دینا دینا ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

دینای مامان وبابا

عکسهای از مسافرت دینا جونم

دخمل ما تا این ماشین رو دید یک ذوقی ذاشت که نگووووو ولی اگه فکر کردین که توش نشست تا تکون بخوره خیال کردید چون وقتی روشن شد دینا یه جیغی کشید وازمون خواست تا پیادش کنیم .اخه دخترم نه به اون ذوقت نه به این جیغت دینا جون درحال بررسی کردن وسایل بعد از اون ماجرا که در بالا گفتم فقط به وسایل نگاه میکرد.  دخملی در حال خوردن سالاد که خودش میگه شالاد .ممولم علاقه زیادی به خوردن سالاد داره حتی وقتی نیمه شب از خواب بیدار میشه میگه من شالاد میخوام .   قدم گذاشتن دینا عسلی روی ماسه ها واولش حس خوبی نداشت ولی کم کم عادت کرد.         ...
14 آبان 1391

مسافرت دینا عسلی وماجراهایش

امروز بعد 2 هفته اومدم از مسافرت دینا عسلی وماجراهاش بنویسم . اما اول میخوام عید سعید غدیر رو به  مادرم ومادر همسرم  که از سادات هستند تبریک بگم. ما روز 5 شنبه 27 مهر در شهر زیبای رامسر بودیم .هوا آفتابی و بسیار پاک بود .تصمیم گرفتیم که سوار تله کابین بشیم .تا دینا عسلی توی تله نشست شروع کرد به بیقراری تا حتی حرف زدن ما ودادن خوراکی آرومش نکرد همین که پیاده شدیم آروم شد ومشغول شیطونی شد از اون بالا شهر ودریا رو میتونستی با تمام زیباییهاش ببینی . منظره بسیار زیبایی بود.بعد از گشت وگذار توی ارتفاعات باز برگشتیم سمت تله که پایین بریم اما این بار دینا نانازی دیگه نه گریه کرد نه بیقراری وقتی برگشتیم  دینا عسلی رو ...
12 آبان 1391
1